English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (8050 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
as early aspossible U هر چه زودتر
as soon as possible U هر چه زودتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
lead U پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
leads U پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
previous U آنچه زودتر رخ میدهد
continue U ادامه دادن چیزی یا انجام دادن چیزی که زودتر انجام می دادید
continues U ادامه دادن چیزی یا انجام دادن چیزی که زودتر انجام می دادید
junior U زودتر تازه تر
juniors U زودتر تازه تر
previously U زودتر اتفاق افتادن
sooner U زودتر
activities U روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
activity U روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
brown major U براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
brown minor U براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
clamper U مداری که سطح سیگنال را از نوک اسکن کردن یا سایر وسایل ورودی به بیشترین حد محدود میکند زودتر از وقتی که به یک مقدار عددی تبدیل شود
early as possible U هرچه زودتر
he predeceased his son U زودتر از پسرش مرد
piggybacking U استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
prematureness U نابهنگامی زودتر از موقع بودن
the volume that preceded U جلدی که زودتر یاجلوتر منتشر شد
earlier U زودتر
First come first served. U هرکس اول (زودتر ) بیاید زودتر کارش انجام می شود
You should have told me earlier. U باید زودتر به من می گفتی
early bird catches the worm <idiom> U هرکسی زودتر بیداربشود بیشتر بدست میآورد
first come, first served <idiom> U هرکی زودتر بیاد اول نوبت اوست
shake a leg <idiom> U تکان بخوری ،زودتر راه رفتن
to arrive in good time U خیلی زودتر از وقت ملاقات رسیدن
cord yarn U نخ ضخیم و چند لا که بصورت پود در بعضی از فرش های مشهد جهت اتمام زودتر فرش و یا جهت تفاوت با فرش های دیگر استفاده می شود . گاه در شیرازه بافی تارهای بالا نیز بکار می رود .
whichever is the sooner U هر کدام که زودتر رخ بدهد [قانون]
Can I go earlier today, just as a special exception? U اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com